حدود 2400 سال قبل از تأسیس AKC، افلاطون نمایش سگ را راه اندازی کرد. خوب، نه واقعا، اما به نوعی. فیلسوف بزرگ این نظریه را مطرح کرد که همه چیزهای اطراف ما در جهان طبیعی – صندلی که روی آن نشستهام، صفحه کلیدی که روی آن تایپ میکنم – نسخههای ناقصی از بازنمایی ایدهآل این اشیاء هستند که در قلمروی بالاتر آگاهی ساکن هستند. اینها عموماً به عنوان «اشکال افلاطونی» شناخته میشوند، و نظر استاد این بود که تنها با تأمل در این مدلهای کمال میتوان به دانش واقعی دست یافت.
به نوعی، افلاطون استانداردهای نژاد را توصیف می کرد. آگاهی از هر سگ اصیل، قهرمان حلقه یا حیوان خانگی، با استاندارد آن شروع می شود، توصیفی مکتوب از نمونه ایده آل یک نژاد. استانداردها نوع، ساختار، راه رفتن و خلق و خوی کامل نژاد را توصیف می کنند – ویژگی هایی که به نژاد اجازه می دهد عملکردی را که برای آن پرورش یافته است انجام دهد.
به ندرت یک سگ با تمام مشخصات استاندارد نژاد خود مطابقت دارد. در واقع، استاندارد یک مفهوم سازی است – بسیار شبیه اشکال افلاطونی – که تخیل کسانی را که به طور جدی علاقه مند به پرورش، نمایشگاه و عملکرد سگ های اصیل هستند، راهنمایی می کند.
چه کسی استانداردهای نژاد را ایجاد می کند؟
استاندارد رسمی برای هر نژاد، و هر گونه تجدید نظر در آن، از باشگاه والدین AKC، اختصاص داده شده به یک نژاد خاص، سرچشمه می گیرد. اعضای باشگاه والدین در مورد ایجاد استاندارد و یا تجدید نظر رأی می دهند، سپس باشگاه آن را برای تأیید به هیئت مدیره AKC ارائه می دهد. پس از تایید، یک استاندارد هم به “طرح نقشه” پرورش دهنده تبدیل می شود و هم ابزاری که توسط داوران نمایشگاه سگ برای ارزیابی کار پرورش دهنده استفاده می شود.
دکتر لورا ون هورن، پرورش دهنده آلمانی پینچر، می گوید: «میزان جذابیت یک سگ نیست که کیفیت آن را تعیین می کند، بلکه این است که چقدر با استانداردهای نژاد خود مطابقت دارد . «معمولاً، در میزان جزئیات مورد استفاده برای توصیف یک ویژگی خاص یا در عبارتی که برای ویژگی های خاص استفاده می شود، ناسازگاری وجود دارد. در نتیجه، استانداردها را می توان به صورت ذهنی تفسیر کرد و تصمیمات قضاوت ممکن است تحت تأثیر ترجیحات یک قاضی قرار گیرد.
انحراف معیار
یک باشگاه والدین ممکن است از تعداد کلماتی که لازم است برای بیان سگ ایده آل استفاده کند. استاندارد پیرنئن چوپان ، در 1943 کلمه، یک “موبی دیک” استانداردهای نژاد است. در مقابل، استاندارد 226 کلمه ای Greyhound یک هایکو واقعی است که جای زیادی برای تفسیر باقی می گذارد.
تعداد کلماتی که استاندارد به هر جنبه از یک نژاد اختصاص می دهد، اشاره ای قابل اعتماد به آنچه برای نوع نژاد ضروری در نظر گرفته می شود، است. بنابراین، جای تعجب نیست که بیش از یک سوم استاندارد ماستیف ناپلی را بحث در مورد سر عظیم این نژاد که در استاندارد به عنوان “حیرت انگیز” توصیف شده است، اشغال می کند.
مهمتر از تعداد زیاد کلمات در یک استاندارد، انتخاب کلمات استفاده شده است. دوروتی مکدونالد، داور همه نژاد می گوید: «استفاده از کلمات واجد شرایط – که تقریباً در همه استانداردها وجود دارد – عرض جغرافیایی وسیعی را ایجاد می کند و یکی از دلایل بسیاری از اختلاف نظرها در مورد ایده آل بودن هر نژاد است. “به یاد داشته باشید، اگر اتفاق نظر کامل وجود داشت، ما نیازی به قضات نداشتیم – کامپیوتر میتوانست نوارها را به خانه ارسال کند.”
برخی از استانداردها شامل یک مقیاس عددی هستند که بیشترین امتیاز را به آنچه که علاقهمندان به ماهیت یک نژاد میدانند، متصل میکنند. دالماسی استاندارد، به عنوان مثال، اختصاص 25 از 100 امتیاز به “رنگ و نشانه گذاری،” و خط الراس متمایز است که به رودزیا Ridgeback نام خود را به ارزش 20 کامل نقطه است.
بسیاری از استانداردها، اما نه همه آنها، فهرستی از ایرادات جدی را ارائه می دهند که به طور خودکار سگ را در رینگ محروم می کند. چنین رد صلاحیتهایی («DQ»، همانطور که علاقهمندان میگویند) راه خوب دیگری برای تعیین اینکه چه چیزی برای نوع نژاد حیاتی در نظر گرفته میشود، است. گریت دین را رد صلاحیت استاندارد نمونه های “تحت حداقل ارتفاع” چه یک مرد دانمارکی بعد از همه، اگر بزرگ نیست؟ اما همه استانداردهای نژاد، بدون توجه به ویژگیهایی که آنها را منحصربهفرد میکند، تصاویر کلمهای هستند که سگ عالی را به تصویر میکشند.
Bullmastiff مادر قاضی هلن Nietsch می گوید، چگونه یک مادر یا قاضی تفسیر این کلمات بسیار مهم است: “این هر دو طرف چپ و راست مغز طول می کشد تا همه چیز را با هم. سمت راست سمت خلاق است، سمت هنری که زیبایی، تقارن و تفاوت های ظریف نژاد را می بیند. سمت چپ استاندارد را به روشی عقلانی و منطقی تر تفسیر می کند. پرورش سگ هم هنر است و هم علم. علاقه مندان جدی باید با هر دو طرف مغز فکر کنند تا سگ هایی با زیبایی و عملکرد تولید کنند. یک استاندارد نژاد به خوبی نوشته شده این امکان را فراهم می کند.
چرا استانداردهای نژاد مهم هستند؟
AKC Conformation صدها سال است که وجود داشته است و به عنوان راهی برای ارزیابی ذخایر پرورشی آغاز شده است. سگ ها با یکدیگر مقایسه نمی شوند. آنها با میزان مطابقت آنها با استانداردهای نژاد خاص خود اندازه گیری می شوند . چرا؟ از آنجایی که هرچه ظاهر سگ به استانداردهای نژاد نزدیکتر باشد، توانایی سگ برای تولید توله سگ های سالم و هدفمند و مطابق با استانداردها بهتر خواهد بود.
همچنین به همین دلیل است که نژادهای مختلط و نژادهای اصیل عقیم شده یا عقیم شده واجد شرایط رقابت در ترکیب نیستند. پرورش دهندگان مسئول سگ هایی را پرورش می دهند که دارای عناوینی هستند که تأیید می کند آنها به استانداردهای نژاد پایبند هستند و/یا قادر به انجام وظایفی هستند که برای آنها پرورش یافته اند.